محل تبلیغات شما
همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می‌خواست امامت از دل آتش چنان ققنوس برمی‌خاست علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟ خدا او را به بزم عشق بازی شعله‌ور می‌خواست علی در خونِ خود پرپر علی با تیرِ در حنجر علی از شعله سوزان‌تر علی بودن هنر می‌خواست نباید شعله این ماجرا یک لحظه بنشیند عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می‌خواست به پای این کبوتر نامه‌ای از جنس زنجیر است که فریاد بلند تشنگان پیغامبر می‌خواست مصیبت تازه بعد از کربلا آغاز شد یعنی به غیر از

دعای پنجم صحیفه سجادیه را زیاد بخوانید

فکر نکن شاخی! فکر نکن خیلی خوبی!

از کار خوبت لایو نگیر!

علی ,می‌خواست ,آتش ,شعله ,نامه‌ای ,لحظه ,می‌خواست به ,به پای ,پر می‌خواست ,و پر ,بال و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

در آغاز کلام بود و کلام نزد خدا بود .